تغییر محل سکونت
16 اردیبهشت 1402 توسط زهرا السادات
حدود یک سال و خورده ایم بود که فکر کنم برای همیشه به تهران رفتیم تا در پایتخت کشور زندگی کنیم. پدرم مدیر عامل یکی از بزرگترین کارخانههای محصولات بهداشتی به نام نوظهور شدند. اون زمان خیلی مهندس کم بود و پدرم که فارغ التحصیل رشته متالوژی مواد دانشگاه تهران بودند، این مسئولیت رو قبول کردند. اون زمان جنگ بود البته من خاطرهای از جنگ ندارم چون حتما خیلی کوچیک بودم که یادم بمونه. تنها چیزی که یادمه میخندیدم میگفتم آجیل قرمز و یک صحنه از پارکینگ رو یادمه که احتمالا برای همین میرفتیم. خدا رو شکر ایران دیگه درگیر جنگ نبوده و ان شاءالله هیچ وقت هیچ جایی جنگ نباشه و همه با صلح و صفا و آرامش در همه جای دنیا زندگی کنند.